۱. مدیریت خودمان یعنی صبر
«نازنین پورقیصر»، روانشناس و مشاور در گفتوگو با هفتهنامهی دوچرخه، صبر را اینگونه تعریف میکند: «در روانشناسی، آنچه با واژهی صبر برابری میکند، مهارت خودمهارگری یا خودگردانی است. یعنی کنترل و مدیریت رفتار و احساساتمان میتواند با صبر برابری کند. همین که یاد بگیریم چهطور احساسات و رفتارمان را بشناسیم و آن را کنترل و مدیریت کنیم.
۲. نتیجه مهم است
نمیخواهم مثل والدینم صبور باشم و تحمل کنم. به آنها میگویم قرار نیست از غورهها حلوا بسازند و صبری ندارم!
اما آنها معتقدند من صبر را نمیشناسم و مثلاً اگر عید نوروز صبر همگانی بهوجود میآمد، شاید رنگهای نقشهی کرونایی ایران هم حالا ملایمتر بود.
پورقیصر میگوید: «صبر در فرهنگ عامیانه و جامعه، یعنی من مجبورم یک رفتار یا موقعیت ناخوشایند را تحمل کنم. اما صبر میتواند منتظرماندن باشد یا انتظاری برای رسیدن به نتیجهی خاص و آرامش.
درواقع صبر، تحملکردن شرایط ناخوشایند نیست. ما صبوری میکنیم تا به نتایج خوبی برسیم. نوجوان وقتش را میگذارد و درس زبان انگلیسی میخواند، به صبوریکردن و مرحله به مرحله پیشرفتن نیاز دارد. اما مثلاً وقتی نمیتوانی شرایط یک ارتودنسی را تحمل کنی، دندانهایت مرتب نمیشوند.
بهخاطر بسپاریم که خیلی وقتها با صبوری، اتفاقهای خوبی میافتد. مثلاً وقتی میخواهی یک وسیلهی بازی مثل پلیاستیشن بخری یا قرار است باشگاه بروی و یک رشتهی ورزشی را انتخاب کنی، اگر کمی انتظار بکشی، شرایط را بسنجی، بدون اضطراب پیش بروی و توانمندیهایت را بشناسی، میتوانی بهترین انتخاب را داشته باشی. ولی اگر عجول و بیدقت انتخاب کنی، نتیجهی خوبی نمیگیری.»
۳. تمرینی برای صبوری
با توجه به این تعریف از صبر، اگر بخواهم هم نمیتوانم صبور باشم، چون بلد نیستم. گفتم که من هیچوقت صبور نبودهام! پورقیصر پیشنهادهایی برای فراگیری مهارت صبر دارد: «یکی از روشهای کسب مهارت صبر، تنفسهای شکمی و دیافراگمی است که باعث گردش جریان خون در بدن میشود. روش دیگر، فهرستبندی نیازها و خواستههاست و البته صحبتکردن با خانواده دربارهی آنها. پذیرش هم یکی از راههای صبوری است. باید بپذیریم همیشه سر راهمان موانعی وجود دارند. یا میتوانیم پیامد رفتارمان را ببینیم، کاری را که با صبر پیش بردیم و حرفی را که با صبوری عنوان کردیم، چه نتیجهای داشته است و یا برعکس. اگر در موقعیتی با صبوری و بدون اضطراب درست رفتار کردیم و درست نتیجه گرفتیم، برای خودمان جایزه تهیه کنیم. شمارش معکوس هم برای صبوری خوب است. یا میتوانی چند موقعیت را که در آن صبر کردی، بنویسی و ببینی این صبر چهقدر بوده، موانع صبر چه بوده و اگر دیگران در آن موقعیت بودند، چه رفتاری نشان میدادند و در کل احساست دربارهی صبرت چیست.
کشیدن جدول افکار و احساسات، باعث میشود به همان خودگردانی و شناخت خودمان برسیم. میتوانید یک جدول چهارستونی ترسیم کنید. ستون اول، موقعیت. در این ستون موضوع را مینویسید. ستون دوم، افکار ما دربارهی آن موقعیت است، آنچه دربارهاش میدانیم یا فکر میکنیم.ستون سوم، احساس ما در آن موقعیت است؛ خشم، شادی، اضطراب و...
ستون آخر هم رفتاری که در نهایت انجام میدهیم. بعدها میتوانیم نتیجهگیری کنیم که در کدام موقعیت، رفتار بهتری داشتیم و نتیجهی بهتری گرفتیم. اینطوری کمکم به این نتیجه میرسیم، آیا احساس نگرانی با این فکر میخواند و کدام افکار یا رفتارم مانع رسیدن به موقعیت یا هدفم میشود.»
۴. دور بزن!
یکجایی هم باید صبر را دور بزنی! چون به گفتهی پورقیصر، یکجاهایی نباید صبر داشته باشی. وقتی از طرف کسی مورد آزار قرار میگیری، باید مهارت جرئتمندی و جرئتورزی داشته باشی. باید مسئلهات را با کسی در میان بگذاری. جرئتمندی، نقطهی مقابل صبر نیست، بلکه یکی از مؤلفههای صبر، استقامت است و استقامت، بخشی از جرئتمندی است.
۵. تغییر سبک زندگی
تغییر، یک شبه به دست نمیآید. آدمهای موفق، خواستند و توانستند سبک زندگیشان را تغییر دهند.این روانشناس و مشاور در انتها میگوید: «وقتی صبور باشی، حس آرامش را بهدست میآوری و در آرامش، بهترین تصمیمها گرفته میشود. انسان در سایهی صبر میتواند روان سالمتری داشته باشد. تعادل شیمایی مغزی، در نتیجهی صبر سالم به دست میآید. وقتی صبرکردن را بلد باشی، در برابر ناکامیها رفتار بهتری داری. صبر باعث میشود همدلی کنیم، قضاوت نکنیم و روحیهی شادی داشته باشیم. فرد صبور حس رضایتمندی را در خودش تقویت کند. از آنطرف نداشتن صبر با واردشدن فشارهای روانی، بیماریهای روانتنی ایجاد میکند؛ یعنی به معده میزند، روی حالتهای خواب اثر میگذارد و تیکهای عصبی ایجاد میکند. وقتی تحریکپذیر باشی، تحمل ناملایمات را نداری و هیچوقت در کارهایت آرامش و تسلط نداری.»
نظر شما